گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
ماهنامه موعود شماره 1
شماره 5 - آذر و دي 1376






به ما نگفتند
سید مهدي شجاعی راستش را به ما نگفتند یا لااقل همه راست را به ما نگفتند. گفتند: تو که بیایی خون به پا می?کنی،جوي خون
به راه می?اندازي و از کشته پشته می?سازي و ما را از ظهور تو ترساندند. درست مثل اینکه حادثه?اي به شیرینی تولد را کتمان
کنند و تنها از درد زادن بگویند. ما از همان کودکی، تو را دوست داشتیم. با همه فطرتمان به تو عشق می?ورزیدیم و با همه
وجودمان بی?تاب آمدنت?بودیم. عشق تو با سرشت ما عجین شده بود و آمدنت ، طبیعی?ترین و شیرین?ترین نیازمان بود. اما ...
اما کسی به ما نگفت که چه گلستانی می?شود جهان ، وقتی که تو بیایی. همه، پیش ازآنکه نگاه?مهرگستر و دستهاي?عاطفه تو را
توصیف کنند، شمشیر تو را نشانمان دادند. آري ، براي اینکه گلها و نهالها رشد کنند، باید علفهاي هرز را وجین کرد و این جز با
داسی برنده و سهمگین ، ممکن نیست. آري ، براي اینکه مظلومان تاریخ ، نفسی به راحتی بکشند، باید پشت و پوزه ظالمان و
ستمگران را به خاك مالید و نسلشان را از روي زمین برچید. آري ، براي اینکه عدالت?بر کرسی بنشیند، هر چه سریر ستم?آلوده
سلطنت را باید واژگون کرد و به دست نابودي سپرد. و اینها همه ، همان معجزه?اي است که تنها از دست تو برمی?آید و تنها با
دست تو محقق می?شود. اما مگر نه اینکه اینها همه مقدمه است?براي رسیدن به بهشتی که تو بانی آنی . آن بهشت را کسی براي
ما ترسیم نکرد. کسی به ما نگفت که آن ساحل امید که در پس این دریاي خون نشسته است، چگونه ساحلی است؟! کسی به ما
نگفت که وقتی تو بیایی: پرندگان در آشیانه?هاي خود جشن می?گیرند و ماهیان دریاها شادمان می?شوند و چشمه?ساران
می?جوشند و زمین چندین برابر محصول خویش را عرضه می?کند. ( 1) به ما نگفتند که وقتی تو بیایی: دلهاي بندگان را آکنده از
عبادت و اطاعت می?کنی و عدالت?بر همه جا دامن می?گسترد و خدا به واسطه تو دروغ را ریشه?کن می?کند و خوي ستمگري
و درندگی را محو می?سازد و طوق ذلت?بردگی را از گردن خلایق برمی?دارد. ( 2) به ما نگفتند که وقتی تو بیایی: ساکنان زمین
و آسمان به تو عشق می?ورزند، آسمان بارانش را فرو می?فرستد، زمین ، گیاهان خود را می?رویاند... و زندگان آرزو می?کنند
که کاش مردگانشان زنده بودند و عدل و آرامش حقیقی را می?دیدند و می?دیدند که خداوند چگونه برکاتش را بر اهل زمین
فرو می?فرستد. ( 3) به ما نگفتند که وقتی تو بیایی: همه امت?به آغوش تو پناه می?آورند همانند زنبوران عسل به ملکه خویش. و
تو عدالت را آنچنان?که باید و شاید در پهنه جهان می?گستري و خفته?اي را بیدار نمی?کنی وخونی را نمی?ریزي. ( 4) به ما
نگفته بودند که وقتی تو بیایی: رفاه و آسایشی می?آید که نظیر آن پیش از این ، نیامده است. مال و ثروت آنچنان وفور می?یابد
که هر که نزد تو بیاید فوق تصورش ، دریافت می?کند. ( 5) به ما نگفتند که وقتی تو بیایی: اموال را چون سیل، جاري می?کنی ، و
بخششهاي کلان خویش را هرگز شماره نمی?کنی. ( 6) به ما نگفتند که وقتی تو بیایی: هیچ?کس فقیر نمی?ماند و مردم براي
صدقه دادن به دنبال نیازمند می?گردند و پیدا نمی?کنند. مال را به هر که عرضه می?کنند، می?گوید: بی?نیازم. ( 7) اي محبوب
صفحه 7 از 54
ازلی و اي معشوق آسمانی! ما بی?آنکه?مختصات آن بهشت موعود را بدانیم و مدینه فاضله حضور تو را بشناسیم تو را دوست
می?داشتیم و به تو عشق می?ورزیدیم. که عشق تو با سرشتها عجین شده بود و آمدنت طبیعی?ترین و شیرین?ترین نیازمان بود.
ظهور تو بی?تردید بزرگترین جشن عالم خواهد بود و عاقبت جهان را ختم به خیر خواهد کرد. کلک مشاطه صنعتش نکشد نقش
مراد هرکه اقراربدین حسن خدادادنکرد پی?نوشتها: 1. پیامبر اکرم صلی?الله علیه و آله و سلم:فعند ذلک تفرح?الطیور فی اوکارها
2. پیامبر اکرم صلی?الله علیه و آله . و الحیتان فی بحارها و تفیض?العیون و تنبت?الارض ضعف اکلها: ینابیع المودة، ج 2، ص? 136
و سلم: یفرج?الله بالمهدي عن?الامه، بملا قلوب?العباد عبادة و یسعهم?عدله، به یمحق?الله الکذب و یذهب?الزمان الکلب و یخرج
3. پیامبر اکرم صلی?الله?علیه و آله و سلم: یحبه ساکن?الارض و ساکن السماء . ذل?الرق من اعناقکم: بحارالانوار، ج? 51 ، ص 75
و ترسل السماءفطرها و تخرج الارض نباتها. لاتمسک منه شیئا، یعیش فیهم سبع سنین?او ثمانیااو تسعا. یتمنی?الاحیاءالاموات
4. پیامبر اکرم صلی?الله علیه و آله و . لیروالعدل والطمانینه و ماصنع?الله باهل?الارض من خیره: بحارالانوار، ج 51 ، ص 104
سلم:یاوي الی?المهدي امته کمال تاوي النحل الی یعسوبها و یسیطرالعدل حتی یکون?الناس علی مثل امرهم?الاول . لایوقظ نائما و
5. پیامبر اکرم صلی?الله علیه?وآله?وسلم:تنعم امتی فی دنیاه نعیما لم تنعم مثله قط. البر منهم . لا یهریق دما: منتخب?الاثر، ص 478
6. پیامبر اکرم صلی?الله?علیه?وآله?وسلم: یفیض?المال فیضا و . والفاجر والمال کدوس یاتیه?الرجل فیحثوله: البیان ، ص? 173
7. پیامبر اکرم صلی?الله?علیه?وآله?وسلم: یفیض فیهم المال حتی یهم . یحثوالمال حثوا و لایعده عدا:صحیح مسلم، ج 8، ص 185
. الرجل بماله من یقبله منه حتی یتصدق فیقول?الذي یعرضه علیه: لا ارب لی به: مسنداحمد ، ج 2، ص 530
تکلیف عاشقان
امام حسن عسکري علیه?السلام: پس از من، فرزندم، قائم [و صاحب امر دین و امامت] است، و او است که مانند پیامبران ، عمري
دراز خواهد داشت و غایب خواهد شد. در غیبت طولانی او دلهایی تیره گردد. فقط کسانی در اعتقاد به او پاي برجا خواهند ماند،
که دل آنان به فروغ ایزدي رخشان باشد و روح خدایی به آنان مدد رساند. خورشید مغرب، محمد رضا حکیمی، ص? 169 امام
محمد تقی علیه?السلام: براي قائم ما غیبتی هست که مدت آن به درازا خواهد کشید، گویی شیعیان را با چشم خود می?بینم که
همانند گله بی?صاحبی که در دشت و صحرا پراکنده شده به دنبال چراگاه بگردند، در غیبت او به جستجوي او می?پردازند و او را
نمی?یابند. آگاه باشید که هر کس بر آیین خود استوار بماند و در اثر طول غیبت امامش دلش را قساوت نگیرد، روز قیامت در
کنار من خواهد بود. کمال?الدین و تمام?النعمه، ج? 1، ص? 303
دعاي شب و آه سحر
ابراهیم?شفیعی?سروستانی نیمه?شعبان در اذهان شیعیان و محبان اهل?بیت ،علیهم?السلام، به عنوان روز میلاد نجات بخش موعود
معنا و مفهوم می?یابد. روز میلاد بزرگ مردي که انسانیت، ظهور او را به انتظار نشسته و عدالت?براي پاي?بوس قدمش لحظه
شماري می?کند. نیمه شعبان اگر چه شرافتش را وامدار مولود خجسته?اي است که در این روز زمین را با قدوم خویش متبرك
ساخته است، اما همه عظمت آن دراین خلاصه نشده و در تقویم عبادي اهل ایمان نیز از جایگاه و مرتبه والایی برخوردار است. در
روایاتی که از طریق شیعه و اهل?سنت نقل شده فضیلتهاي بسیاري براي عبادت و راز نیاز در شب و روز خجسته نیمه?شعبان بر
شمرده شده است و این خود تمثیل زیبایی است از این موضوع که براي رسیدن به صبح وصال موعود باید شب وصل با خدا را
پشت?سرگذاشت، و تا زمانی که منتظر، عمرخویش را در طریق کسب صلاح طی نکند نمی?تواند شاهد ظهور مصلح موعود باشد.
با توجه به اهمیت فراوانی که در روایات به شب نیمه?شعبان?داده?شده و حتی آن را هم پایه شب قدر شمرده?اند، در این مجال
صفحه 8 از 54
برخی از روایتهایی را که در بیان مقام و منزلت این شب روحانی وارد شده?اند مورد بررسی قرار می?دهیم. باشد تا خداوند ما را
به عظمت این شب مقدس واقف گرداند و توفیق بهره?برداري از برکات آن را عطا فرماید: از پیامبر گرامی اسلام ،
شب نیمه شعبان » : صلی?الله?علیه?وآله، در زمینه موضوع محل بحث روایتهاي بسیاري نقل شده که یکی از آنها به این شرح است
در خواب بودم که جبرییل به بالین من آمد و گفت: اي محمد! چگونه در این شب خوابیده?اي؟ پرسیدم: اي جبرییل! مگر امشب
چه شبی است؟ گفت: شب نیمه شعبان است. برخیز اي محمد! پس مرا از جایم بلند کرد و به سوي بقیع برد، در آن حال گفت:
سرت را بلند کن! امشب درهاي آسمان گشوده می?شوند، درهاي رحمت?باز می?گردند و همه درهاي خوشنودي، آمرزش،
بخشش، بازگشت، روزي، نیکی و بخشایش نیز گشوده می?شوند. خداوند در این شب به تعداد موها و پشمهاي
چارپایان[بندگانش را از آتش جهنم] آزاد می?کند. امشب خداوند زمانهاي مرگ را ثبت و روزیهاي یک سال را تقسیم می?کند
و همه آنچه را که در طول سال واقع می?شود نازل می?سازد. اي محمد! هر کس امشب را با منزه داشتن خداوند (تسبیح)، ذکر
یگانگی او (تهلیل)، یاد بزرگی او (تکبیر)، راز و نیاز با او (دعا)، نماز، خواندن قرآن، نمازهاي مستحب (تطوع) و آمرزش خواهی
(استغفار) صبح کند، بهشت جایگاه و منزل او خواهد بود و خداوند همه آنچه را که پیش از این انجام داده و یا بعد از این انجام
1) یکی از همسران پیامبر اکرم ، صلی?الله علیه و آله، حالات ایشان را در شب نیمه شعبان چنین بیان ) «... می?دهد، خواهد بخشید
در یکی از شبها که پیامبر خدا، صلی?الله علیه و آله، در نزد من بود ناگهان متوجه شدم که ایشان بستر خود را ترك » : می?کند
کرده است، غیرت خاص زنانه به سراغ من آمد و به گمان اینکه حضرت نزد یکی دیگر از همسران خود رفته است?به جستجوي
ایشان پرداختم، اما بناگاه دیدم که حضرتش مانند جامه?اي که بر زمین افتاده باشد به سجده رفته و چنین راز و نیاز می?کند:
به سوي تو آمدم در حالی که ? « اصبحت الیک فقیرا خائفا مستجیرا فلا تبدل اسمی و لاتغیر جسمی و لاتجهد بلائی و اغفرلی »
تهیدست، ترسان و پناه جویم، پس نام مرا برمگردان، جسم مرا تغییر مده، گرفتاریم را افزون مساز واز من در گذر. آنگاه سر خود را
سجد لک سوادي و خیالی و امن بک فوادي هذه یداي بما » : بلند کرد و بار دیگر به سجده رفت و در آن حال شنیدم که می?فرمود
سراپاي وجوم براي تو سجده کرده و ? « جنیت علی نفسی یا عظیم ترجی لکل عظیم اغفرلی ذنبی العظیم فانه لایغفرالعظیم الاالعظیم
قلبم به تو ایمان آورده است ;این دو دست من با همه جنایتی که برخود روا داشته?ام، پس اي بزرگی که براي هرکار بزرگی
امیدها به سوي تو است ;از گناهان بزرگ من در گذر، چرا که از گناهان بزرگ در نمی?گذرد مگر پروردگار بزرگ. بعد از
اعوذ برضاك من » : اداي این کلمات سر خود را بلند کرده و براي سومین بار به سجده رفت و این جملات را بر زبان جاري ساخت
از خشم تو به ? « سخطک و اعوذ بمعافاتک من عقوبتک و اعوذ بک منک انت کما اثنیت علی نفسک و فوق ما یقول القائلون
خوشنودیت پناه می?برم، از کیفر تو به بخشش?ات پناهنده می?شوم و از تو به سوي خودت پناه می?جویم. تو همان?گونه?اي
که خود توصیف کرده?اي و بالاتر از آنی که گویندگان می?گویند. لحظاتی دیگر سر از سجده برداشت و دوباره به سجده رفت
اللهم انی اعوذ بنور وجهک الذي اشرقت له?السموات و الارض و قشعت?به?الظلمات و صلح به » : در حالی که می?فرمود
امرالاولین و الاخرین ان یحل علی غضبک او ینزل علی سخطک اعوذبک من زوال نعمتک و فجاة نقمتک و تحویل عافیتک و
خدایا به نور وجه تو که آسمانها و زمین از آن روشن شده، ? « جمیع سخطک لک العتبی فیما استطعت و لاحول و لاقوة الا بک
تاریکیها با آن از بین رفته و کار پیشینیان و آیندگان با آن اصلاح شده?است پناه می?برم ، از اینکه به خشم تو گرفتار شوم و یا
دشمنی تو بر من نازل شود. پناه می?برم به تو از زوال نعمتت، نزول ناگهانی عذابت، دگرگونی سلامتی?ات و همه آنچه که خشم
تو را در پی دارد. خوشنودي نسبت?به آنچه من در توان دارم از آن تو است و هیچ حرکت و نیرویی نیست مگر به سبب تو. چون
این حال را از پیامبر دیدم او را رها کردم و شتابان به طرف خانه حرکت کردم. نفس?نفس زنان به خانه رسیدم. وقتی پیامبر
،صلی?الله علیه و آله، به خانه برگشتند و حال مرا دیدند گفتند: چه شده است که اینچنین به نفس نفس افتاده?اي؟ گفتم: من اي
صفحه 9 از 54
رسول خدا به دنبال شما آمده بودم، پس فرمود: آیا می?دانی امشب چه شبی است؟! امشب شب نیمه شعبان است، در این شب
اعمال ثبت می?گردند، روزیها قسمت می?شوند، زمانهاي مرگ نوشته می?شوند و خداوند تعالی همه را می?بخشد مگر آنکه به
خدا شرك ورزیده یا به قمار نشسته است.یا قطع رحم کرده یا برخوردن شراب مداومت ورزیده یا برانجام گناه اصرار ورزیده است
2) پرسشی که با مطالعه روایتهاي بالا به ذهن خطور می?کند این است که چرا با اینکه در بسیاري از روایات تصریح شده که ) «...
تعیین زمان مرگ مردمان و تقسیم روزي آنها در شب قدر و در ماه مبارك رمضان صورت می?گیرد، در دو روایت?یاد شده شب
نیمه شعبان به عنوان زمان تقدیر امور مزبور ذکر شده است؟ مرحوم سیدبن طاووس (م? 664 ق) در پاسخ پرسش یاد شده
شاید مراد روایات مزبور این باشد که تعیین زمان مرگ و تقسیم روزي به صورتی که احتمال محو و اثبات آن وجود » : می?گوید
دارد، در شب نیمه شعبان صورت می?گیرد، اما تعیین حتمی زمان مرگ و یا تقسیم حتمی روزیها در شب قدر انجام می?شود. و
شاید مراد آنها این باشد که در شب نیمه شعبان امور مزبور در لوح محفوظ تعیین و تقسیم می?شوند، ولی تعیین و تقسیم آنها در
میان بندگان در شب قدر واقع می?شود. این احتمال هم وجود دارد که تعیین و تقسیم امور یاد شده در شب قدر و شب نیمه?شعبان
صورت گیرد، به این معنا که در شب نیمه شعبان وعده به تعیین و تقسیم امور مزبور در شب قدر داده می?شود. به عبارت دیگر
اموري که در شب قدر تعیین و تقسیم می?گردند، در شب نیمه شعبان به آنها وعده داده می?شود. همچنان که اگر پادشاهی در
شب نیمه شعبان به شخصی وعده دهد که در شب قدر مالی را به او می?بخشد، در مورد هر دو شب این تعبیر صحیح خواهد بود
3) کمیل بن زیاد از یاران امام علی ، علیه?السلام، چنین ) «. که بگوییم مال در آن شب از آن حضرت چنین بخشیده شده است
روایت می?کند که: در مسجد بصره در نزد مولایم امیرالمؤمنین نشسته بودم و گروهی از یاران آن حضرت نیز حضور داشتند، در
4) در آن شب هر امري با حکمت معین ?«;) فیها یفرق کل امر حکیم » : این میان یکی از ایشان پرسید: معناي این سخن خداوند که
قسم به کسی که جان علی در دست اوست همه امور نیک و بدي که بر بندگان » : و ممتاز می?گردد، چیست؟ حضرت فرمودند
جاري می?شود، از شب نیمه شعبان تا پایان سال، در این شب تقسیم می?شود. هیچ بنده?اي نیست که این شب را احیاء دارد و در
پس از آنکه امام از ما جدا شد، شبانه به منزلش رفتم. امام پرسید: چه «. آن دعاي خضر بخواند، مگر آنکه دعاي او اجابت?شود
شده است اي کمیل؟ گفتم اي امیرمؤمنان آمده?ام تا دعاي خضر را به من بیاموزي، فرمود: بنشین اي کمیل! هنگامی که این دعا را
حفظ کردي خدا را در هر شب جمعه، یا در هر ماه یک شب، یا یک بار در سال یا حداقل یک بار در طول عمرت، با آن بخوان،
که خدا تو را یاري و کفایت می?کند و تو را روزي می?دهد، و از آمرزش او برخوردار می?شوي، اي کمیل! به خاطر زمان
«... طولانی که تو با ما همراه بوده?اي بر ما لازم است که درخواست تو را به بهترین شکل پاسخ دهیم، آنگاه دعارا چنین انشاءفرمود
می?شناسیم. امیرمؤمنان علی ? « دعاي کمیل » 5) شایان ذکر است که این دعا همان دعایی است که امروزه آن را با نام )
در شگفتم از کسی که چهار شب از سال را به » : ،علیه?السلام، در روایتی دیگر در فضیلت?شب نیمه شعبان چنین می?گوید
6) از امام صادق ،علیه?السلام، ?) « بیهودگی بگذراند: شب عید فطر، شب عید قربان، شب نیمه شعبان و اولین شب از ماه رجب
این شب برترین » : روایت?شده که پدر بزرگوارشان در پاسخ کسی که از فضیلت?شب نیمه شعبان از ایشان پرسیده بود فرمودند
شبها بعد از شب قدر است، خداوند در این شب فضلش را بربندگان جاري می?سازد و از منت?خویش گناهان آنان را می?بخشد،
پس تلاش کنید که در این شب به خدا نزدیک شوید. همانا این شب، شبی است که خداوند به وجود خود سوگند یاد کرده که در
آن درخواست کننده?اي را، مادام که درخواست گناه نداشته باشد، از درگاه خود نراند. این شب، شبی است که خداوند آن را
براي ما خاندان قرار داده است، همچنان که شب قدر را براي پیامبر ما ،صلی?الله علیه وآله، قرار داده است. پس بر دعا و ثناي بر
خداوند تعالی بکوشید، که هر کس در این شب صدمرتبه خداوند را تسبیح گوید، صد مرتبه حمدش را بر زبان جاري سازد، صد
مرتبه زبان به تکبیرش گشاید و صدمرتبه ذکر یگانگی (لااله?الاالله) او را به زبان آورد، خداوند از سر فضل و احسانی که بر
صفحه 10 از 54
بندگانش دارد، همه گناهانی را که او انجام داده بیامرزد و درخواستهاي دنیوي و اخروي او را برآورده سازد، چه درخواستهایی که
7) در این مجال فرصت ) «... برخداوند اظهار کرده و چه درخواستهایی که اظهار نکرده و خداوند با علم خود بر آنها واقف است و
پرداختن به همه روایتهایی که در فضیلت?شب و روز نیمه شعبان وارد شده?اند نیست ( 8) و گمان می?کنیم که روایتهاي یادشده
براي ارائه تصویري روشن از جایگاه برجسته شب نیمه شعبان در میان دیگر شبهاي سال کافی باشند. اما چنانکه در ابتداي سخن نیز
گفته شد، شرافت این شب خجسته، علاوه بر همه آنچه که بیان شد، به اعتبار مولود مبارکی است که در این شب قدم به عرصه
خاك نهاده است. وجود مقدسی که سالها پیش از تولدش مژده میلاد او به مسلمانان داده شده بود و شاید همه عظمت این شب و
تکریم و بزرگداشتی که در کلمات معصومان ،علیهم?السلام، از آن شده است?به خاطر وجود همین مولود مبارك باشد. چنانکه
بزرگانی چون سیدبن?طاووس به این موضوع اشاره کرده و بر همگان لازم دانسته?اند که در این شب خداي خویش را به سبب
منت?بزرگی که با میلاد امام عصر ،علیه?السلام، بر آنها نهاده سپاس گویند و تا آنجا که در توان دارند شکر این نعمت الهی را به
اللهم بحق لیلتنا هذه و مولودها و » : جاي آورند. ( 9) در یکی از دعاهایی که در شب نیمه شعبان وارد شده است چنین می?خوانیم
10 ) بار خدایا تو را می?خوانیم ) «... حجتک و موعودها التی قرنت الی فضلها فضلا فتمت کلمتک صدقا و عدلا لا مبدل لکلماتک
به حق این شب و مولود آن، و به حق حجتت و موعود این شب، که فضیلتی دیگر بر فضیلت آن افزودي و سخن تو از روي راستی
و عدالت?به حد کمال رسیده و هیچ کس را یاراي تبدیل و تغییر سخنان تو نیست. مطابق روایتهاي بسیاري که شیعه و اهل سنت
آنها را نقل کرده?اند میلاد خجسته امام عصر ، علیه?السلام، در شب نیمه شعبان سال 255 ق واقع شده و باعث مزید فضیلت این
شب مبارك گشته است. ( 11 ) در پایان این مقاله به عنوان حسن ختام گزارشی را از شب میلاد امام عصر علیه?السلام به نقل از
حکیمه خاتون دختر بزرگوار امام جواد ،علیه?السلام، و عمه بزرگوار امام حسن عسکري ،علیه?السلام، نقل می?کنیم، ایشان
ابو محمدحسن?بن?علی ،علیه?السلام، به دنبال من فرستاد و فرمود: اي عمه! امشب روزه?ات را با ما افطار کن زیرا » : می?فرماید
امشب شب نیمه?شعبان است و خداوند در این شب آن حجتی را که حجت او در زمین است آشکار می?سازد. پرسیدم: مادر او
کیست؟ فرمود: نرجس، عرض کردم: خدا مرا فداي شما گرداند، به خدا قسم در او هیچ اثري از حاملگی نیست! فرمود: موضوع این
چنین است که می?گویم، حکیمه خاتون ادامه می?دهد: من [به خانه امام عسکري] درآمدم، پس از آنکه سلام کردم و نشستم
نرجس پیش من آمد و در حالی که کفشهاي مرا از پایم بیرون می?آورد گفت: اي بانوي من چگونه شب کردي؟ گفتم: بلکه تو
بانوي من و بانوي خاندان منی. سخن مرا انکار کرد و گفت: چه شده است عمه؟ به او گفتم: دختر جان خداوند تبارك و تعالی در
همین شب به تو فرزند پسري عطا می?کند که سرور دنیا و آخرت خواهد بود. نرجس از حیا در جاي خود نشست. وقتی از نماز
عشاء فارغ شدم و افطار کردم، به بستر رفتم و خوابیدم، در نیمه?هاي شب براي نماز برخاستم، نمازم را تمام کردم، در حالی که
هنوز نرجس خوابیده بود و اثري از زایمان در او نبود. تعقیب نماز را به جاي آوردم و خوابیدم، اما لحظاتی بعد وحشت زده از
خواب بیدار شدم. که در این موقع نرجس هم برخاست و به نماز ایستاد. حکیمه می?گوید: در همین حال شک و تردید به سراغ
من آمد، اما ناگهان ابومحمد[امام حسن عسکري] ، علیه?السلام، از همان جا که نشسته بود ندا برآورد: اي عمه! شتاب مکن که آن
امر نزدیک شده?است. حکیمه ادامه می?دهد: در حال خواندن سوره?هاي سجده و یس بودم که نرجس با اضطراب از خواب
بیدار شد، من با شتاب پیش او رفتم و گفتم: نام خدا بر تو باد، آیا چیزي احساس کردي؟ گفت: بله، عمه جان. به او گفتم: بر
خودت مسلط باش و آرامشت را حفظ کن، که این همان است که به تو گفتم. حکیمه ادامه می?دهد: دقایقی کوتاه خواب به سراغ
من آمد و در همین موقع بود که حالت زایمان به نرجس دست داد و من به سبب حرکت نوزاد بیدار شدم، جامه را از روي او کنار
زدم و دیدم که او اعضاي سجده را به زمین گذاشته و در حال سجده است، او را در آغوش گرفتم و با تعجب دیدم که او کاملا
پاکیزه است و از آثار ولادت چیزي بر او نمانده است. در این هنگام ابومحمد[امام حسن عسکري] علیه?السلام ندا برآورد که: اي
صفحه 11 از 54
عمه! پسرم را نزد من بیاور. نوزاد را به سوي او بردم، آن حضرت دستانش را زیر رانها و کمر او قرار داد و پاهاي او را برسینه خود
گذاشت، آنگاه زبانش را در دهان او کرد و دستانش را بر چشمها و گوشها و مفاصل او کشید و بعد از آن گفت: پسرم! سخن بگو
و آن نوزاد زبان گشود و گفت: شهادت می?دهم که خدایی جز خداي یکتا نیست و هیچ شریکی براي او وجود ندارد و شهادت
می?دهم که محمد ،صلی?الله?علیه?وآله، فرستاده خداست. آنگاه بر امیرمؤمنان ،علیه?السلام، و سایر امامان درود فرستاد تا به نام
12 ) امیدواریم که خداوند به برکت مولود با عظمت?شب نیمه شعبان به همه ما توفیق درك فضیلت?هاي این ) «... پدرش رسید
شب خجسته را عطا فرماید و همه ما را از زمره یاوران و خدمتگزاران مولود این شب قرار دهد. پی?نوشتها: 1. ابن طاووس ، علی بن
موسی ، اقبال?الاعمال، ص 212 ، بیروت، مؤسسه?الاعلمی?للمطبوعات، 1417 ق ;المجلسی ، محمدباقر ، بحارالانوار، ج 98 ، ص?
4. سوره . 3. همان ، ص 214 .216- 413 ، بیروت، مؤسسه?الوفاء، 1403 ق. 2. ابن?طاووس، علی بن موسی، همان، صص? 217
دخان ( 44 ) آیه 4.(لازم به توضیح است که غالب مفسران آیه یادشده را ناظر به شب قدر دانسته?اند.ر.ك: الطباطبایی،
. سیدمحمدحسین ، تفسیرالمیزان ، ج 18 ، ص 130 ، قم ، انتشارات اسلامی.) 5.ابن طاووس، علی بن موسی ، همان ، ص 220
7.ابن?طاووس ، علی بن موسی، همان ، ص? 209 ;المجلسی ، محمدباقر ، . 6.المجلسی، محمدباقر، همان ، ج 94 ، ص? 87 ، ح 12
; 8.ابن?طاووس ، علی بن موسی، همان ص? 209 . همان ، ج 94 الصدوق ، محمدبن علی بن الحسین ، همان ، ج 2، ص 424 ، ح 1
207 ;المجلسی، - 9.ر.ك: ابن?طاووس، علی بن موسی، همان، صص? 237 . المجلسی ، محمدباقر ، همان ، ج 94 ، ص 85 ، ح 5
11 . ر. ك: الکلینی، محمدبن یعقوب، الکافی، ج? 1، ص . محمدباقر، همان. 10 .ابن?طاووس، علی بن موسی، همان ، ص? 219
514 ، تهران ، دارالکتب?الاسلامیه، 1365 ، الصدوق، محمدبن علی?بن?الحسین، کمال?الدین و تمام?النعمۀ، تهران، دارالکتب
الاسلامیه، 1395 ق، ج 2، ص? 432 ;شبراوي، عبدالله بن محمد، الاتحاف تجب الاشراف، ص? 179 ;ابن صباغ?المالکی، نورالدین
; 12 . الصدوق ، محمدبن علی?بن?الحسین، همان، ج 2، ص 424 ، ح 1 . علی بن محمد، الفصول المهمۀ فی معرفۀ الائمۀ ، ص 310
. المجلسی، محمدباقر، همان، ج 51 ، ص 2
عوامل